مادرم زهرا(س)

فاطمیه قصه گوی رنجهاست * * * بهترین تفسیر سوز مرتضاست

مادرم زهرا(س)

فاطمیه قصه گوی رنجهاست * * * بهترین تفسیر سوز مرتضاست

ایمان حضرت زهرا(س)

رسول گرامی اسلام درباره ی دخترش حضرت فاطمه علیها السلام می گوید:

«إنَّ إبْنَتیِ فاطِمَةَ مَلَأ اللهُ قَلْبَها وَ جَوارِحَها إیماناً وَ یَقیناً إلی مَشاشِها»

«به تحقیق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ایمان و یقین گشته، به طوری که بالاتر از آن مرتبه، ایمان و یقینی قابل تصور نیست.»

از این حدیث و سخنان قبل در می یابیم که ایمان فاطمه علیها السلام نه صرفاً ایمان قلبی است که در حد یک باور و اعتقاد درونی باشد و اعمال او تحت تأثیر شرایط، محیط، عادت، تربیت و…. قرار گیرد؛ و نه صرفاً جنبه ی فعلی و عملی دارد. بلکه رسول خدا درباره ی ایمان وی می گوید:

«خداوند قلب و عمل او را مملو از ایمان کرده است

هر چند گفته شد ایمان فراز و نشیب و اوج و حضیض دارد و تحت تأثیر عوامل و شرایط ممکن است تغییر کند اما فاطمه علیها السلام چه در زمان حیات پیامبر و چه در مدت کوتاه زندگانیش پس از رحلت او، از ایمانی در اوج برخوردار بود و از این رهگذر است که رسول خدا درباره ی او چنان حدیثی را فرمود. فاطمه علیها السلام به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست؛ ایمان به خداوند و روز رستاخیز چنان سراسر وجود مبارک دختر پیامبر را در بر گرفته بود که در میان زنان زمان خود و پس از آن هیچ زنی نبوده که همتا و همپای او باشد و در میان تمام زنان جهان در طول دوران هستی فقط سه زن توانسته بودند به مقامات بسیار والایی نایل شوند. ۱٫ مریم علیها السلام  ۲٫ حضرت خدیجه علیها السلام ۳٫ آسیه همسر فرعون.

تمام وجود فاطمه علیها السلام در ذات ربوبی ذوب گردیده بود و جز وجه پروردگار و لقای الهی چیز دیگری نظر او را به خود جلب نمی کرد، هنگامی که پیامبر از او درباره ی کمبود و نیازهایش می پرسد جوابی می دهد که برای ما تکان دهنده است، می گوید: «لذّتی که از بودن در محضر حضرت حق نصیب من می گردد چنان مرا در خود غرقه می نماید که از هر خواهش و حاجتی غافل و بی نیاز می گردم، و شوق وصال او همه ی نیازها را و کاستی ها را از یادم می برد و مرا جز به تماشای وجه مقام ربوبی به چیز دیگری فرصت نمی دهد.» 

 

انقاق حضرت زهرا (س)

نقل شده که پیامبر اکرم(ص) در عروسی فاطمه زهرا(س) یک دست پیراهن نو به دخترش داده بود تا در شب عروسی بپوشد. هنگامی که حضرت فاطمه(س) به خانه زفاف رفت و بر سجاده عبادت، در حال مناجات با پروردگار بود، زن مستمندی به در خانه آمد و اظهار نیاز کرد و لباسی طلبید. فاطمه(س) که در آن وقت دو پیراهن داشت: یکی کهنه و دیگری نو، به مصداق آیه «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؛ (آل عمران/92) هرگز به نیکی دست نمی یابید و از نیکان نمی شوید، مگر اینکه از آنچه دوست می دارید، انفاق کنید.» پیراهن نو را به فقیر بخشید. فردای آن شب، چون رسول خدا(ص) پیراهن کهنه را در تن او دید و از علت آن پرسید، حضرت زهرا(س) عرض کرد: «آن را به فقیر دادم و این روش را از شما آموخته ام.» 

 

الگو برداری از حضرت زهرا(2)

حضرت زهرا (س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد می کرد، برنامه ریزی می فرمود. بلال می گوید: روزی حضرت زهرا(س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.

این بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینه سازی اقتصادی است؛ چرا که با این کار حضرت زهرا(س) توجه به رضایت خاطر و مطلوبیت فرزند شیرخوارش را بر ادامه کار منزل ترجیح داد که نتیجه ی این تلاش ها، پرورش منابع و سرمایه های انسانی است؛ آن گونه که همین فرزندان در جهت برقراری عدل و داد و عدالت اجتماعی و اقتصادی و ... از تربیت و تعلیم کامل بهره مند شدند و جامعه را نیز رهبری نمودند. 

پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز کارها را با توجه به توان و شرایط روحی، روانی و جسمی زن و مرد بین حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) تقسیم فرمود. کارهایی که با نقش مادری و همسری ارتباط نزدیک دارد و در منزل انجام می شود بر عهده ی حضرت زهرا(س) و کارهای بیرون از منزل به امام علی(ع) سپرده شد.

البته این تقسیم کار منحصر به هر کدام نبود؛ بر همین اساس در سیره عملی حضرت علی(ع) می خوانیم که هشام می گوید: امام صادق(ع) فرمود: امیرالمؤمنین در کارِ خانه با حضرت زهرا(س) همکاری می کرد. هیزم جمع می نمود، آب می کشید، جارو می کرد و حضرت زهرا(س) گندم آسیاب می کرد و نان می پخت.

حضرت زهرا(س) با آن همه مقام و منزلت، کار خانه را خود انجام می داد و حتی کارها را با خادم خود تقسیم کرده بود. یک روز ایشان کارهای منزل را انجام می داد و روز دیگر فضه.

یادآور می شود که تقسیم کار به این معنا نیست که فعالیت زن منحصر در کار خانه است، بلکه زن می تواند با توجه به مدیریت و سازماندهی صحیح در امور خانواده و با محاسبه ی مطلوبیت حاصل از اشتغال همچون؛ خستگی ناشی از کار در منزل و بیرون از منزل، مخارج و ... علاوه بر بالا بردن سطح فعالیت های اجتماع در زمینه های مختلف به بودجه ی خانوار نیز کمک نماید.

الگو برداری از حضرت زهرا (1)

حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند... در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت.
یک بار که فاطمه(س) متوجه شد پیامبر (ص) از گردنبند و دستبند و پرده ی نصب شده در جلوی درب خانه اش ناراحت شده، فوراً آن را نزد رسول خدا(ص) فرستاد تا در راه خدا صرف کند. پیامبر (ص) نیز سه مرتبه فرمود: فعلت، فداها ابوها؛ آنچه می خواستم انجام داد، پدرش به فدای او باد.
فاطمه(س) زمانی که برای درخواست کنیز و کمک کار نزد پیامبر (ص)  رفت، تسبیحات را آموخت و به جای دنیا، توشه ی آخرت نصیبش شد. او از برآورده نشدن نیازش ناراحت نشد ، بلکه فرمود: از خدا و رسول خدا خشنودم.
بزرگان و اولیای دین همواره می کوشند امامشان از آن ها راضی باشد. امام باقر (ع) نیز بر جابر همین نکته را فرمود که : من از درمان و درد  و وصل و هجران پسندم  آنچه را جانان پسندد.

اسماء تابوت ساخت

در کشف الغمه از اسماء بنت عمیس روایت کرده است که حضرت فاطمه(س) در مرض وفات به من گفت: " من قبیح می دانم ازآنچه با مردگان زنان می کنند،ایشان را روی تخته می گذارند وجامه بر روی ایشان می کشند وحجم بدنشان برمردان ظاهر می شود."

اسماء گفت: "ای دختر رسول خدا ،من به تو بنمایم چیزی راکه درحبشه دیده ام،پس جریده های تر رااز درخت خرما طلبید،نعشی ساخت وجامه برروی آن افکند."

حضرت زهرا(س) چون آن را دید فرمود :" بسیار نیکوست این،چون میت را درمیان این میگذارند مرد وزن ازیکدیگر ممتاز نمی شوند. " لذا فاطمه (س) خنده ای کرد وچنین فرمود: " باید به علی بگویم چنین تابوتی بسازد،اسماء آگاه باش چون بمیرم مرا غسل بده وکسی را به نزد من میاور ." ( کشکول النور / ج 2 / به نقل از کشف الغمّه

*****************************************************************

ای خوش آنروزی که ما در مادر داشتیم

دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم

هرکسی جسم عزیزش روز بردارد ولی

ماکه جسم مادر خود را به شب برداشتیم

کاش آن روزی که زهرا گفت پهلویم شکست

ما،دمِ درحق حفظ جان مادر داشتیم

کاش محسن را نمی کشتند تا ما غنچه ای

یادگار ازآن گل رعنای پرپر داشتیم

کاش آن ساعت که ما دیدیم بی مادر شدیم

جای آغوشش به خاک تیره بستر داشتیم

این در ودیوار میگیرد به حال ماکه ما

مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم

مادر ما رفت از دنیا درآن حالی که ما

گریه برخاک سر قبر پیمبر داشتیم 

   

کسانی که بر پیکر مطهره فاطمه (س)نماز گزاردند

حضرت زهرا (س) به عنوان اعتراض به آنان که به او ظلم کردند به همسرش علی (ع) وصیت نمود که:"مرا شب غسل بده وشب کفن کن وشب نماز بر من بخوان وشبانه مرا بخاک بسپار«ولا تعلم احداً» این امور را خصوصی و مخفیانه انجام بده وبه هیچ کس اطلاع نده."

از این رو نقل شده:"جمعیت بسیاری از مرد وزن مدینه به درب خانه علی آمدند ودر انتظار تشییع جنازه حضرت زهرا(س) بودند در این وقت ابوذر از جانب امام علی (ع) بیرون آمد و به مردم گفت پراکنده شوید،تشییع ونماز بر جنازه حضرت زهرا(س)امروز به تأخیر افتاد."

مردم همه رفتند وقتی که شب فرا رسید آخرهای شب علی(ع)جنازه دختر رسول خدا(ص) را غسل داد وکفن نمود هنگام حرکت دادن جنازه حضرت زهرا(س)که در اواخر شب در تاریکی صورت گرفت تنها چند نفرحضور داشتند که عبارت بودند از:حسن وحسین(ع)،عقیل،زبیر سلمان،ابوذر،مقداد،عمار،وچند نفر ازخواص بنی هاشم ودر روایتی آمد حضرت علی(ع)فرمود:" زمین به خاطر هفت نفرآفریده شد:(یعنی این هفت  نفر درعصر خود کاملترین افراد بودندوبقای زمین وبرکاتش درآن عصر به خاطر وجود پربرکت اینها بود،آنگاه این هفت نفر را برشمرد:1- ابوذر 2- سلمان 3- مقداد 4- عمار 5-حذیفه 6- عبدالله بن مسعود ،آنگاه علی خود را به عنوان هفتمین نفر نام برد وفرمود :

" ومن امام آنها هستم و آنان همانها هستند که در نماز بر جنازه ی فاطمه حضور داشتند. "  

   

                                     مادرم زهرا

 

قلم

باخودم گفتم قلم برپاکنم                        بهرزهرا مدحتی انشاءکنم

اشک چشمم فرصت انشاء نداد               دست لرزیدوقلم هم پا نداد

از فراسوی دلم آمد ندا                           توکجا ومدحت خیرالنساء

بادلی بشکسته وحالی خراب                 زیر لب گفتم مددیا بوتراب

من نبودم لایق مدحش ولی                  مدح زهرا گفتم از قول علی

ای بزرگ آفرینش فاطمه                        چلچراغ اهل بیتش فاطمه

ای ستون خیمه ی آل عبا                    محور اصلی اصحاب کساء

ای طفیل هستیت چرخ وفلک               لوح وکرسی وقلم جن وملک

برتر ازعرش الهی پایت                        نخله ی طوبی بود در سایه ات

دست بوست اولین وآخرین                 خاک روب خانه ات روح الامین

                             روحبخش کائناتی فاطمه

                            معنی صوم صلاتی فاطمه 

 

دستهای پیامبر(ص) در قبر فاطمه(س)

"ابن شهر آشوب" ودیگران روایت کرده اند که: چون حضرت زهرا(س) راخواستند که درقبر گذارند،دودست ازمیان قبر پیدا شد شبیه به دستهای پیامبرخدا(ص) وآن حضرت را گرفت وبه قبر برد.  

  

 

مادرم زهرا(س)

نامه ی فدک را پاره کرد!

ابوبکر ناگزیر شد دست خطی نوشت و رِِّد فدک را بفاطمه(س) داد تا برود وتصرف نماید.فاطمه(س) رفت بطرف منزل،عمر به اورسید وگفت:یازهرا چه کردی؟گفت:فرمان"ردفدک"راگرفتم.گفت:ببینم،گرفت وپاره کرد.

" فَقالَ عُمَر لا تَقَبّلُ شَهادَةَ اَمرأةَ عَجَمیهُ لا تَفصَح وَ اما عَلی فَتَجَر النار الی قَرصِیَهِ ."

گفت: " ام ایمن زن غیر عرب است و سخن او حجت نیست و اما علی شهادت او مانندآتش است که برای طبخ نان خود می افروزد ."

حضرت زهرا (س) بسیار غضبناک شد وگفت :" وَالله لا کَلِمَتُکَ اَبَداً قالَ وَ الله لا هَجرِتُکَ اَبَداً وَ اِلهُ لا دَعُونَ الله عَلَیکَ قالَ وَ الله لا دَعُونَ اللهِ لَک ."

فاطمه (س)فرمود:"سوگند بخدا که دیگر باتو سخن نگویم."

او گفت:" قسم به خدا که از تو دوری نکنم."

اوگفت: "که درباره ی تو دعای خیر خواهم کرد."  

******************************************************************

گل بودم به فصل جوانی خزان شدم

پژمرده ازفراق رخ باغبان شدم

آتش زدند بر من وبر آشیان من

در آشیان کبوتر بی آشیان شدم

تا حفظ جان شوهر مظلوم خود کنم

با پهلوی شکسته به مسجد روان شدم

نگذاشتم خراش رسد بر رخ علی

جان دادمُ فدای شه انس جان شدم